Tag Archives: جهاد و مقاومت

ماجرای پیشنهاد شغلی به یک آقازاده

احسان شادمانی، فرزند سپهبد شادمانی، از پیشنهادی شغلی در هجده‌سالگی می‌گوید؛ روزهایی که تازه دانشجو شده بود و قرار بود ساعت شش صبح به محل قرار برود، اما پدرش مانع از رفتنش شد.

حاج رمضان ۴۰ سال راهبر نبرد با عصاره شیطان بود

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادت سرلشکر محمد سعید ایزدی معروف به حاج رمضان گفت: حاج رمضان ۴۰ سال راهبر نبرد با عصاره شیطان بود.

تفحص شهید، وسط پایتخت!

مادر میلاد پسر دیگرش را فرستاد تا یک تکه از برادرش را هم که شده پیدا کند و بیاورد. من برادر میلاد را در سازمان بسیج دیده بودم که خاک‌ها را زیر و رو می‌کرد تا شاید یک نشانه‌ای از

بابا طوری زندگی کرد که شهادت حقش بود

۲۴ خرداد که مصادف با عید غدیر بود، ما خانه یکی از اقوام دعوت بودیم. آن شب و آن میهمانی آخرین باری بود که بابا را در کنار خودمان می‌دیدیم. شب که به خانه برگشتیم، دیروقت بود.

روایت عشق به وطن، به‌دوراز شعارزدگی!

صحرایی با تحلیل تکنیک‌های روایی نقل گیتی، این رمان را «شاهکارِ ترکیب نامه‌نگاری با زاویه دید دوم‌شخص» خواند و تأکید کرد: خسروی راد با زاویه دید دوم‌شخص، روی تیغِ روایت عاشقانه – جنگی راه‌رفته است.

وقتی سرباز ساده‌لوح عراقی مسیر بازگشت را گم کرد!

سعید محمدی، نویسنده گفت: قطعاً در هر جنگی کشتار و قتل و مسائل تلخ دیگر وجود دارد و جنگ تحمیلی هم از این قاعده استثنا ندارد. استفاده از طنز برای روایت این داستان دو جنبه داشت؛ اول